بنر عنوان نشریه وقایع اتفاقیه

از شمارۀ

در نوبت بعدی

راه‌نگاریiconراه‌نگاریicon

این‌بار، نه!

نویسنده: هنگامه الهی‌فرد

زمان مطالعه:3 دقیقه

این‌بار، نه!

این‌بار، نه!

شبی که قرار بود، برای مدتی نامعلوم مشهد را به مقصد تهران ترک کنم و بغض دورشدن از زندگی‌ای که ساخته بودم و ترس از زندگی‌ای که معلوم نبود ساخته می‌شود یا نه، امانم را بریده بود؛ دوستی به من گفت که توقع داشته آدم قوی‌تری باشم. این جمله بغضم را خشکاند و افکارم را در ظرف شیشه‌ایِ مات ریخت و همه‌ی آن احساساتی که درونم وجود داشت را به بی‌حسیِ محض تبدیل کرد. من تنها شده بودم؛ تنهاتر از چیزی که فکر می‌کردم بودم. حتی قبل از آن‌که مشهد را ترک کنم. دیگر کسی قرار نبود به ناله‌هایم گوش کند و تلاش کند آرامم کند. امّا من داشتم به کسی تبدیل می‌شدم که دلش برای خودش می‌سوزد و این بدترین حسی است که انسان می‌تواند داشته باشد.

 

در روزهای منتهی به این مهاجرت تقریباً بیشترین سطح توجه را دریافت می‌کردم؛ ابراز دلتنگی‌های زیاد، خریدهای متعدد و یادگاری‌های دوست‌داشتنی. انگار همه‌چیز برایم فراهم شده بود تا رفتنم را سخت‌تر کند. منی که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم آدم محبوبی بوده‌ام، تازه به شخصیتی تبدیل شده بودم که دیگران دوست نداشتند از دست بدهندش. سیر صعودی توجهات اما باید یک‌جایی متوقف می‌شد؛ و اتفاقاً متوقف هم شد. همان شب آخر.

 

من آدم قوی‌ای نیستم. مثل همه‌ی آدم‌های دیگر روحم پر است از خراش‌های ناملایمات زندگی. من هر بار سختی‌ها و خراش‌هایم را با یکی در میان گذاشته‌ام تا با تقسیم غم، بار تحملش را برای خودم کمتر کنم. اما این‌بار، نه. این‌بار قرار است آن آدم قوی‌ای باشم که ازم انتظار می‌رود. قرار است که تحمل کنم و خودم حلش کنم؛ سرم را بالا بگیرم و بگویم «همه‌چیز خوب است». این‌بار قرار نیست خراش جدیدی روی روحم بیفتد.

 

راه‌نگاری هر شماره از وقایع اتفاقیه برای من فرصتی است تا خودم را به هر نحوی که شده به جامعه‌ی وقایع‌نگاران و وقایع‌خوانان پیوند بزنم تا در زیسته‌ها و نزیسته‌هایشان شریک شوم و تجربه‌های مشترکمان را لیست کنم؛ اما این‌بار، نه. این‌بار که وقایع‌نگاران از Ctrl+Z زندگی و فرصتی دوباره برای دوست‌داشتن و ترس از فرصت‌دادن به خود نوشته‌اند، من تجربه‌ی مشترکی با آن‌ها ندارم. این‌بار قرار نیست تلاش کنم تا هرطور شده خودم را به جمعی نزدیک کنم، فقط برای آن‌که تنها و جدا‌مانده به‌نظر نرسم.

 

من در فرصت دوباره‌ه‌ایی که برای نوشتن به دست آورده‌ام، که شاید دیگر به دست نیاورمش، شما را به خواندن از طلاق و شکسپیر و گلسرخی دعوت می‌کنم. این شماره از وقایع اتفاقیه ملغمه‌ای است از فرصت‌های دوباره‌ی نویسندگان و خوانندگان. پس به رسم هر شماره، این شما و این «در نوبت بعدی».

هنگامه الهی‌فرد
هنگامه الهی‌فرد

برای خواندن مقالات بیش‌تر از این نویسنده ضربه بزنید.

instagram logotelegram logoemail logo

رونوشت پیوند

کلیدواژه‌ها

نظرات

عدد مقابل را در کادر وارد کنید

نظری ثبت نشده است.